
تقويت دبليو.تي.او به عنوان تشكيلات جهاني تجارت
روز سهشبنه 8 ارديبهشت ماه 1388 (29 آوريل 2009) پاسكال لامي دبيركل سازمان جهاني تجارت در نشست «شوراي عمومي» اين سازمان و به مناسب انتخاب مجدد خود براي يك دورهي چهار سالهي ديگرسخناني ايراد كرد كه توجه به آن براي كارفرمايان ايراني ضروري است.
تصور اينكه بتوان به قدرت برترمنطقه تبديل شد و در عين حال از خروارها موافقتنامهي تجارت جهاني و منطقهاي بيخبر ماند، بيشتر حاكي از توهم همان فردي است كه به ده راهش نميدادند سراغ كدخدا را ميگرفت. بز گريم و از گله به دريم و طرفه اينكه به اين دربه دري مينازيم.
روشن است كه كارفرمايان ايراني با چه مسائل پيشپا افتادهاي دست و پنجه نرم ميكنند. با اين همه، گوش دادن به سخنراني پاسكال لامي يادمان مياندازد كه كجا بايد باشيم و حالا كجا هستيم. شايد همين توجه سبب شود تا كمي از روزمرگي فاصله بگيريم و به افقهاي دور بيانديشيم.
آقاي رئيس
به خاطر فرصت بيان نظراتم و گفتگو با تمام اعضاء در بارهي چهار سال آتي از شما بسيار سپاسگزارم. اميدوارم اين فرايند به ما اجزه دهد تا خودمان را، هرچند كوتاه، از دغدغههاي روزمره دور كنيم، و به تصوير بزرگ بنگريم.
همانطور كه كارل سندبرگ شاعر گفته: «يك سياستمدار بايد سه تا كلاه داشته باشد. يكي براي انداختن روي رينگ. يكي براي سخنراني با آن، و يكي براي آنكه پس از انتخاب شدن از داخل آن خرگوش درآورد». خبر خوب اينكه من كلاه دارم. اما خبر بد اينكه ما هنوز از توي اين كلاه خرگوش درنياوردهايم!
شوخي به كنار، من خيلي زود به همان رويكردي رسيدم كه در سال 2005 رسيده بودم، يعني در خدمت تمام اعضاء دبليو.تي.او و تقويت اين سازمان باشم.
اجازه دهيد با تكرار باور عميق خود به هدف اصلي دبليو.تي.او آغاز كنم، كه عبارت است از گشودن تجارت به نفع همه. پيگيري شفافيت، تضمين اصل دولت كاملهالوداد، و رفتار غيرتعيضآميز از سوي و در ميان اعضاء، و تعهد به شفافيت در روش انجام اين فعاليتها، به عنوان ارزشهاي سياسي اوليهي ما باقي خواهند ماند.
من همچنان بر اين باورم كه گشودن تدريخي بازارهاي داخلي بر تجارت بينالمللي، با استثناءهاي تعديلپذير يا با انعطافپذيريهاي كافي، اجازهي دسترسي به توسعهي پايدار، بهبود شادكامي مردم، كاهش فقر، و تقويت صلح و ثبات را خواهد داد.
اما اين امر به اين معنا نيست كه منافع تجارت باز مبتني قواعد به صورت خود به خودي به همه خواهد رسيد. به اين ترتيب، ايدهي «توافق ژنو»، كه من آن را در همين سالن در سال 2005 تشريح كردم، در بارهي گشودن تجارت و نيز در بارهي سياستهاي بينالمللي و داخلي نيز هست، كه كمك ميكنند تا تجارت بازتر به منافع واقعي، فزاينده و محسوس براي شهروندان ما ترجمه شود.
ما در زمان بحران زندگي ميكنيم. تأثير اجتماعي كامل اين بحران تازه شروع خواهد شد و به شكل گريزناپذيري فشارهاي سياسي ايجاد خواهد كرد. و درست حالا، هنگام فوران وسوسههاي حمايتگرايي، ارزش نظام تجارت چندجانبه براي همهي ما آشكار است. قواعد نظام تجارت جهاني گات-دبليو.تي.او كه با بردباري طي 60 سال گذشته ساخته شد، نخستين و مهمترين تأمين كنندهي اعتماد براي كنشگران اقتصادي است. و، همانگونه كه بحران نشان داد، امروز اعتماد حلقهَي گمشده براي بازگرداندن جهان به مسير رشد است.
از همين رو، هدف اصلي ما براي سالهاي آتي، آنطور كه من ميبينم، تقويت نقش دبيلو.تي.او به مثابه تشكل تجاري جهاني است. به اين معنا كه توسعهي صميمانهتر و «كاربرپسندتر» دبليو.تي.او، به معناي تأمين منافع محسوس براي همه، بزرگ و كوچك، فقير و غني، قوي و ضعيف، خواهد بود.
كار اصلي ما گشودن بازارها و تدوين قواعد تجاري است. اين كار بيپايان ما هست و خواهد بود. وظيفهي ما دورتر از هميشه است.
اگر در مورد اين هدف توافق كنيم، كه اعتقاد دارم همه موافقيم، چگونه ميتوانيم شانس خود را براي رسيدن به اين هدف افزايش دهيم؟
بر اساس تجربهي چهار سال گذشته و مشورتهايي كه در هفتههاي اخير با بسياري از شما داشتم، به نظرم، چهار عرصه است كه كه ما بايد براي بهبود آنها كار كنيم. اين عرصهها عبارتند از: مذاكرات (چانهزنيها)، اجراها، انسجام و امداد.
تعهد به مذاكرات
بر خلاف تصور رايج، دبليو.تي.او بيشتر از مذاكرات آن است. اما تعهد به مذاكرات دور دوهه معيار خوبي براي توانايي جمعي ما براي تقويت نظام تجارت جهاني است. به همين خاطر است كه معتقدم جمعبندي دور توسعهي دوهه اولويت اول ما هست و بايد باقي بماند.
ارزش نظامند بسيار مهم دور دهه، وراي بدهبستانهاي لازم براي جمعبندي دور دوهه و نيز وراي دسترسي به بازار كه تأمين خواهد شد، قرار دارد. بزرگترين آرمان دور دوهه قطعيت، پيشبنيپذيري و ثبات است كه به تجارت جهاني خواهد داد. در يك لحظهي بحراني، مانند لحظهاي كه امروز شاهدش هستيم، ارزش اين سياست بيمهاي افزايش مييابد.
واقعيت سخت اين است كه جمعبندي درو دوهه درست به اين دليل شوار است كه نتايجش معنادار است: اين دور دو يا سه برابر بزرگتر از دورهاي قبلي، از نطر كاهشها و تعهدات است. نيز، اين دور از مداكرات، بر منافع كشورهاي در حال توسعه تمركز دارد- اين دور يك «دور توسعهاي» حقيقي است. اگر وظايف پيشبيني شده محقق شود، دو سوم منافع بالقوه حاصل از كاهش تعرفهها و سوبسيدها كه نتيجهي اين دور مذاكرات است عايد صادرات كشورهاي در حال توسعه خواهد شد.
آنچه كه لازم است از اكنون انجام دهيم اين است كه اين روند را در سطح سياسي تنظيم كنيم و در جايي كه سال گذشته رهايش كرديم از نو بسازيم.
ما هفت سال است كه در مسير دور مذاكرات دوهه حركت كردهايم و اكنون 80 درصد راه را پبمودهايم. اين كار را با كمك هم انجام دادهايم. كارهاي فراواني انجام شده است- اگر از جايي كه آغاز كرديم به عقب نگاه كنيد، فهرست بسيار بلند بالايي از مسائل هست كه ما مورد بررسي قرار دادهايم. فكر ميكنم زمان آن فرارسيده كه مذاكرات مرحلهي آخر را شروع كنيم؛ يعني فرسنگ آخر را نيز بدويم.
وراي دوهه، ايدههاي نويني اطراف عرصههاي بالقوه براي كار آينده شناورند. بسياري از آنها در جريان مشاور با شما مطرح شدند. تغيرات آب و هوا را ببينيد- موضوعي كه من اعتقاد دارم نخستين گامي است كه بايد با يك قرارداد چندجانبه به استقبال تمام تشعشات عمده رفت كه ما اميدواري طليعهي آن را در كپنهاگ شاهد باشيم. موضوعهاي مرتبط با امنيت غذايي، انرژي، كار، رقابت، سرمايهگذاري يا حمايتگرايي مالي، هر طور كه تعريف شود، نيز نامشخص هستند.
حس خود من اين است كه ظرفيت ما براي تحقق خودمان در آينده، بستگي به ظرفيت ما براي شكل دادن به حوادث جاري دارد. اين موضوعها به دستور كار جاري تعلق ندارند. بديهي است كه هيچ چيز ما را از تفكر در مورد آينده باز نميدارد اما بر اين باورم كه كار جدي در هر موضوع آتي بايد هنگام آغاز شود كه خط پايان دور دوهه در ديدرس قرار بگيرد.
اجازه دهيد دو عرصه را كه بخشي از اختيار جاري ما و به نظرم درخور توجه بشتر ماست ذكر كنم: «موافقتنامههاي تجارت منطقهاي» و «قواعد مبدأ»
در مورد موافقتنامههاي تجارت منطقهاي، ديدن اينكه چرا چنين تعهدات و توافقات عميقي در متن موافقتنامههاي ترجيحي انجام ميشود، بدوين هيچ نتيجهاي در متن چندجانبه، دشوار است. همه ميدانيم كه اين موضوع پيچيدهاي است و بين موافقتنامههاي تجارت منطقهاي كه هدفش تعميق ادغامهاي منطقهاي است و ديگر موافقتنامههاي تجارت آزاد تفاوتهايي وجود دارد. اما، اگر ما نسبت به عموميت اصل دولت كاملهالوداد جدي باشيم، بايد به صورت جمعي به نحوي به توافقات «چندجانبهشده»اي كه به آهستگي در موافقتنامههاي تجارت آزاد منعقد شدند فكر كنيم.
در مورد قواعد مبدأ، افزايش رژيمهاي متفاوت- منطقهاي، دوجانبه يا حتي يكجانبه- به نظر من نياز به توجه دارند تا زندگي كنشگران اقتصادي و تجاري را تسهيل كند.
اين دو نمونه- موافقتنامههاي تجارت منطقهاي و قواعد مبدأ- نشان ميدهد كه دستوركار فعلي دبليو.تي.او كهنه نيست. بخش عمدهي كاري كه امروز انجام ميدهيم، دستور كار دور اوروگوئه، حتي به عبارت دقيقتر، دور توكيو بوده است! اما واقعيت آن است كه آنها امروز، همچنان براي كنشگران اقتصادي مطرح هستند.
ما درحال حاضر در چارچوب سه محدوديت عمل ميكنيم: تصميمگيري بر اساس اجماع، بستن تمام موضوعهاي مورد مذاكره در يك كار منفرد و يك روند مذاكرهي از كف.
فكر نميكنم كه موضوع «اجماع در مورد اجماع» دوباره بايد مطرح شود. تصميمگيري بر اساس اجماع مشروعيت موافقتنامههاي كسب شده در يك گفتگوي جهاني را، همانطور كه درجهي مشروعيت با فاصلهگيري از روندهاي سياسي داخلي كاهش مييابد، افزايش ميدهد، كه لازم و مفيد است.
پس مسأله چگونگي ساختن اجماع است. احياء رويكرد معروف دايرههاي متحدالمركز احتمالاً تنها روش اثربخش در دسترس است. اما اين روش مستلزم تعهد به شفافيت جدي از سوي همه است: همه بايد سهم خودشان را اداء كنند. بايد اذعان كنيم كه هنوز در مسيري كه كار ميكنيم شفافيت كافي وجود ندارد- پس هنوز جا براي بهبود هست.
ما همچنين نيازمند اين هستيم كه روشهايي براي حركت سريعتر به مركز ثقل موضوعهاي مورد مذاكره بيابيم تا اثربخشي افزايش يابد. از اين قرار، و به نطر من، چيزهايي هست كه ميتوان از روندهاي مذاكرات در گفتگوهاي جهاني فراگرفت.
موافقتنامههاي بخشي و پرجانبه يا مفاهيمي مانند «كريتيكال مس» [1] قبلاً تست شدهاند. اما باز هم تأكيد ميكنم كه در اين مرحله از كار نبايد روي اين مسائل تمركز كرد.
بهبود اجرا
دومين عرصه براي تمركز در آينده بايد بهبود اجراي موافقتنامههاي موجود باشد. وقتي فردي روي كاركردهاي دبليو.تي.او تأمل كند
- در صورتي كه مايليد متن كامل اين سخنراني را به انگليسي بخوانيد اينجا را كليك كنيد.
- اگر مايليد ادامهي ترجمهي اين متن را بخوانيد، در قسمت «پاسخ به اين مقاله»(كمي پائينتر!) پيام بگذاريد.
- اگر مايليد در ترجمهي اين متون به ما كمك كنيد، به «گروه نويسندگان» ايميل بزنيد.
مترجم: جمعه 11 ارديبهشت ماه 1388
[1] (critical mass)
پاسكال لامي
مقاله ها ى اين نويسنده
- مديركل س.ج.ت: ظرفيت سازي تجاري در روح س.ج.ت متبلور است
- س.ج.ت منتشر كرد؛ آينده تجارت: چالشهاي همگرايي
- آينده نظام تجارت جهاني: چشم اندازهاي آسيايي
- سخنراني پاسكال لامي به مناسبت عضويت تاجيكستان در س.ج.ت
- استقبال مديركل سازمان جهاني تجارت از ابتكار اتاق بينالمللي بازرگاني در تدوين «دستوركار تجارت جهاني»
- [...]
fa
سازمانهاي بينالمللي
سازمان جهاني تجارت (س.ج.ت)
?
|
OPML
?