
بيزينس اتيكز: از ديسيپلين آكادميك تا نهاد اجتماعي؛ قسمت نهم: ظهور موضوعهاي اجتماعي در بيزينس اتيكز
نهمين قسمت از سلسله نوشتار «بيزينس اتيكز: از ديسپلين آكادميك تا نهاد اجتماعي»، كه در ادامه تقديم ميشود، به ظهور و بروز موضوعهاي اجتماعي در بيزيسن اتيكز در ايالات متحد آمريكا پرداخته است.
يادآوري ميشود در بخشهاي نخستين اين نوشتار، ضمن تشريح مفهوم «پروفشن» به عنوان يك فعاليت اجتماعي كه براساس رابطهي اعتمادي شكل گرفته، خاطر نشان شد كه به همين دليل، تمام پروفشنها «كد اتيكز» دارند كه مجموعهاي از استانداردهاي رفتاري اعضاي همان پروفشن را تعريف ميكند كه براي حفظ همان رابطهي اعتمادي تدوين شدهاند. روحانيت، قضاوت، طبابت و تربيت، چهار پروفشن باستاني هستند كه از همان دوران باستان، كد اتيكز داشتند و اعضايي كه كد اتيكز را نقض ميكردند از پروفشن طرد ميشدند.
در دهههاي اخير است كه به ويژه در ايالات متحد آمريكا و بعد در اروپا بحث اتيكز در كسب و كار نيز مطرح شد و اين روزها بسياري از كسب و كارها نيز در پي تدوين كد اتيكز خود بر آمدهاند. بخشهاي مياني اين سلسله نوشتار به تاريخچه بيزينس ايتكز در آمريكا و اروپا پرداخته است. در بخشهاي پاياني نيز روش تدوين كد اتيكز در بنگاههاي اقتصادي تشريح شده است.
اگر به موضوع اخلاق در حرفهها و در كاسبي علاقمند هستنيد و مايليد اين سلسله نوشتار را پيگيري كنيد، توصيه ميشود بخشهاي نخستين را نيز مرور فرماييد. پيوندهاي زير به قسمتهاي قبلي راه ميبرد. آنها را كليك كنيد. وبگاه مؤسسه اخلاق پزشكي ايرانيان نيزدر اين زمينه مطالبي خواندني دارد. اما نهمين قسمت اين نوشتهها:
7. كد اتيكز به مثابه يك قرارداد اجتماعي
8. تاريخچهي بيزينس اتيكز در آمريكا
9. ظهور موضوعهاي اجتماعي در بيزينس اتيكز:
در اين دوره از تاريخ آمريكا مجموعهاي از تحولات اجتماعي سبب شد تا موضوعهاي اجتماعي در بيزينس اتيكز اين كشور مورد توجه قرار بگيرد. توماس مكماهون در اين بخش از نوشتهي خود، اين تحولات را تشريح كرده است. يكي از آنها، قانون حقوق مدني 1964 بود كه كنگره در دوره حكومت جانسون تصويب كرد و جانسن نيز آئيننامهي اجرايي را به آن افزود كه بر اساس آن هر وجود شركتي (از جمله، بنگاههاي كسبوكار، دانشكدهها، تسهيلات بهداشتي و از اين قبيل) كه ميخواستند با دولت قرارداد ببندند ميبايست در اقدامهاي مثبت در تشديد تحرك اقليتها، از جمله زنان، به نيروي كار مشاركت داشته باشند. اين دو اقدام فدرال - قانون حقوق مدني و آئيننامهي اجرايي آن - مرحلهاي را براي تغيير چشمگير در بيزينس اتيكز رقم زدند.
بعد از قانون حقوق مدني 1964 و آئيننامهي اجرايي آن، تبعيض در محل كار غيرقانوني بود، در نتيجه غيراتيكال تلقي ميشد. بعضي از طبقات كارگران، طبق قانون و عليه تبعيض «مورد حمايت» بودند، و قانون حقوق مدني 1964 (آنطور كه اصلاح شد) تبعيض عليه تمام كارگران در جريان استخدام، ترفيع، ختم كار، پرداخت، مزاياي جنبي و ساير جنبههاي استخدامي بر مبناي نژاد، رنگ، مذهب، جنسيت، يا منشأ ملي را ممنوع كرد.گرچه در كسبوكار تمام تبعيضها، و نه تمام آنها، عليه آمريكاييهاي آفريقائيتبار و زنان جهت داده شده بود، قوانين ديگري، مانند قانون 1990 آمريكائيان ناتوان، براي حمايت از گروههايي كه در قانون اصلي مورد حمايت قرار نگرفته بودند به تصويب رسيد.
يكي ديگر از مشكلاتي كه در اين دوره كسبوكار آمريكا با آن مواجه شد، آلودگي زمين، آب و هوا بود. وقتي دولت قانون محدودسازي آلودگي را به تصويب رساند، كسبوكار ميبايست به نقش خود در جامعه دوباره انديشي ميكرد. تا اين زمان، كسبوكار در بارهي فرستادن مواد سمي به زمين، آب و هوا نگراني نداشت. باور بر اين بود كه، اگر اصلاً مورد توجه قرار ميگرفت، طبعيت نهايتاً بهبود مييافت. وقتي زمين آلودهتر ميشود، دفع ضايعات اول يك نگراني، بعد يك مشكل، و سرانجام يكه راهبرد حياتي براي حفط نيازهاي جامعه در زمان حال و آينده خواهد شد. رويكرد كلي براي دولت تدوين استانداردها و براي كسبوكار اطاعت از آنها بود، اما اين راهبرد با مقاوت چشمگيري مواجه شد. صنايع گله ميكردند كه رعايت ضربالاجلهاي تعيين شده براي شكلهاي متفاوت پاكسازي دشوار و گران است. آنها همچنين نگران رقابت با كسبوكار در كشورهاي خارجي بودن كه كنترلهاي زيستمحيطي در آنها ضعيف بود يا وجود نداشت. به علاوه، كسبوكار استدلال ميكرد كه هزينههاي آلودگي هزينههاي فرصت بودند: يعني، كسبوكار آمريكا به جاي خريد ماشينهاي جديد، مدرنسازي كارخانه و يا كارخانههاي جديد بايد براي تجهيزات ضدآلودگي هزينه كند. آنان بازگشت به سرمايهگذاري سنگين در كنترل آلودگي را زير سؤال ميبردند.
گفتگو در مورد مشكلات زيست محيطي بيزينس اتيكز آمريكا را با يك نقطهي عطف ديگر مواجه ساخت. اين تغيير در سمت و سو را ميتوان «بيزينس اتيكز زيستمحيطي» ناميد. اتيكزدانان تلقي از حفاظت زيستمحيطي را به عنوان حفاظت بشر آغاز كردند. اين روش جديد نگرش به محيط زيست چشمانداز كاملاً متفاوتي نسبت به رابطهي بين مردم و محيط زيست اتخاذ كرد. اتيكز زيستمحيطي به اين ترتيب كوشيد تا مسؤليت كسبوكار، متصديان ومديران آن را از كنترل سادهي آلودگي به مسائل كلي كيفيت زندگي تغيير دهد. در نتيجه، علاوه بر تحقق اختيارات ناشي از قانون حقوق مدني، كسبوكار اكنون مسؤليت داشت تا از محيط زيست حفاظت كند و در بعضي موقعيتها آن را ارتقا بخشد. اين مسؤليت در سال 1970، هنگامي كه قانون محيطزيست ايالات متحد آمريكا آژانس حفاظت محيطزيست را به عنوان يك آژانس مستقل براي مديريت قوانين فدرال كه با مسائل زيست محيطي برخورد ميكردند، تأسيس كرد، جنبهي اجباري به خود گرفت. كسبوكار ديگر نميتوانست از پيامدهاي تخريبهاي زيستمحيطي كه ايجاد ميكرد طفره برود.
مشكلات اجتماعي و اخلاقي در تبعيض، و در بهداشت، ايمني، و محيطزيست فقط آغاز آن چيزي بودند كه اكنون به انقلابي در روش فعاليت كسبوكار بدل شده است. . . تمام اين تحولات در كسبوكار و اخلاق كسبوكار در مفهوم جديدتر «مسؤليتپذيري اجتماعي» [1] بازتاب يافته است كه نسبت به فشار اجتماعي حساس است اما در عين حال گرايش به پيشدستي دارد. در حاليكه مسؤليت اجتماعي بيشتر به حقوق و تكاليف استناد ميكرد، مسؤليتپذيري اجتماعي نسبت به قدرت ديگران، به خصوص ساير طرفهاي ذينفع واكنش نشان ميدهد. مجريان و مديران اجتماعاً آگاه كسبوكار، نيز طرفهاي علاقمند بيروني، سبب شدند تا بسياري از اتيكزدانان (به رهبري اد فريمن) اين افراد را «ذينفعان» بنامند، يعني كساني كه ميتوانند بر سازمان كسبوكار تأثير بگذارند يا تحت تأثير آن قرار بگيرند. اين موضع اذعان ميكند كه علاوه بر سهامداران ساير اعضاي شركت و ساير گروههاي جامعه در آن سازمان نفع دارند.
با اين وجود، رويكرد ذينفعان نسبت به كاسبي تنها رويكرد مطرح نيست. بعضي از اتيكزدانان، مانند رابرت سلمون، اخيراً به اتيكز فضليت افلاطون و ارسطو بازگشتهاند، كه در آن، شخص منفرد كسبوكار در فضايل شرافت، عدالت، و حسن نيت غوطهور شده است. تعيين تأثير اين تغيير اخير بر تأكيدات در ميان دانشگاهيان شايد هنوز خيلي زود باشد، اما شكي نيست كه در حال حاضر، اين ميدان، با درك گسترده از روشها و هدفهايش، بسيار فعالتر از گذشته است.
درك بيزينس اتيكز به عنوان يك حوزهي تخصصي ويژه
در طول دورهي سالهاي 1960 تا 1970 نه فقط محتواي بيزينس اتيكز متحول شد بلكه، همانگونه كه در بالا آمد، رويكرد فلسفي نسبت به بيزينس اتيكز بيشتر تغيير كرد. اتيكز، از گامهاي نخستين خود با تئوري قانون طبيعي لاك، تحت تأثير فايدهگرايي بنتام و پيروانش، تكاليف قطعي كانت، و تئوري توزيعي عدالت جان رالز قرار گرفته است. كتابهاي درسي و كتابهاي موردي كه فيلسوفان متخصص در اتيكز كاربردي نوشتهاند، افزايش يافته است. مراكز تحقيقي، كنفرانسهاي بيزينس اتيكز و كرسيهاي اعطايي چندين برابر شدهاند. سرانجام اينكه، جامعهي دانشگاهي اتيكز و مسؤليت اجتماعي كسبوكار را به مثابه يك حوزهي تخصصي متمايز به رسميت شناخته است. . .
توماس مكماهون در ادامهي اين بخش از نوشتهي خود فهرستي از مراكز دانشگاهي، انجمنها و انواع مؤسسات مرتبط با بيزينس اتيكز را كه در سالهاي 1970 در آمريكا تأسيس شدهاند بر ميشمرد و در بخش پاياني نوشتهي خود به بررسي بيزينس اتيكز آمريكا به مثابه بيزينس اتيكز جهاني ميپردازد. پرسش كليدي در اين بحث اين است كه با توجه به تفاوتهاي فرهنگي، فلسفي، قانوني، مذهبي در كشورهاي مختلف، شركتهاي آمريكايي در كشورهاي ميزبان بايد بر اساس بيزينس اتيكز آمريكايي رفتار كنند آيا تسليم هنجارهاي اخلاقي كشور ميزبان شوند؟ و به عنوان نمونه، براي پيش برد امور كاسبي خود رشوه هم بدهند؟ بديهي است نظريه اتيكال غالب در اين زمينه اين باشد كه اين شركتها در كشورهاي ميزبان نيز بايد از عاليترين استانداردهاي اخلاقي پيروي كنند.
[1] social responsiveness
گروه نويسندگان
مقاله ها ى اين نويسنده
- برنامه پیشنهادی برای نوآفرینی ساختاری کعاصکا
- مراسم قدردانی از کارگران شریف کشور برگزار شد
- نخستین مجمع مجازی مسؤلان تشکلهای کارفرمایی استانی سراسر کشور
- مذاکرات و تصمیمهای مهم در نشست دو جانبه هفته گرامیداشت منزلت کارگران
- روز کارگر مبارک!
- [...]
داود حسين
مقاله ها ى اين نويسنده
واژه كليدها
-
بيزينس اتيكز
- بيزينس اتيكز؛ از ديسيپلين آكادميك تا نهاد اجتماعي؛ قسمت آخر (سيزدهم) : چگونه كد اتيكز بنويسيم؟
- بيزينس اتيكز؛ از ديسيپلين آكادميك تا نهاد اجتماعي؛ قسمت دوازدهم : بررسي تجربه تدوين كد اتيكز براي آموزش پيش دبستاني
- بيزينس اتيكز؛ از ديسيپلين آكادميك تا نهاد اجتماعي؛ قسمت يازدهم: سهم اروپا؟
- بيزينس اتيكز: از ديسيپلين آكادميك تا نهاد اجتماعي؛ قسمت دهم: بيزينس اتيكز در اروپا
- بيزينس اتيكز: از ديسيپلين آكادميك تا نهاد اجتماعي؛ قسمت نهم: ظهور موضوعهاي اجتماعي در بيزينس اتيكز
fa
كارآمدسازي تشكلهاي كارفرمايي
بيزينس اتيكز يا اخلاق كسب و كار
?
|
OPML
?